افزايش هزينههای مراقبتهای بهداشتی درمانی و محدود بودن منابع تبديل به موضوعات پراهمیتی در نظام سلامت دنیا شده اند. توسعه سريع فناوری های پزشکی در بردارنده تضادی در میان افزايش تقاضا برای بکارگیری فناوریهای نوظهور، بحران اقتصادی موجود وکمبود منابع و برقراری عدالت در ايجاد دسترسی و بهره مندی از مراقبت های سلامت را سبب می شود که اين موضوع بخش اعظم تصمیمات نظام سلامت کشور را در ضرورت و درستی بکارگیری فناوریهايی چون مداخلات سازمانی اصلاحطلبانه در مديريت بخش سلامت، داروهای نوظهور، تجهیزات جديد تشخیصی يا درمانی و روش های نوين بالینی تشکیل می دهد. تصمیم گیری آگاهانه و شفاف سازی نتايج احتمالی بکارگیری يک فناوری و يا به عبارت سادهتر، عواقب انتخاب يک گزينه، موجب ظهور ابزارو روش های حامی تصمیمگیری و سیاست گذاری در حیطه سلامت گرديده است و هم اکنون سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان بخش سلامت در بسیاری از کشورهای دنیا از اين روش علمی که مبتنی بر شواهد و دانش روز می باشد بهره می برند. ارزيابی فناوری سلامت در واقع سنجش کامل و سازمان يافته شرايط لازم برای استفاده از فناوریهای سلامت و نیز نتايج و عواقب چنین استفاده ای را شامل میشود. در اين زمینه عواقب استفاده از تکنولوژی در حیطهها و زمینههای متعدد مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند. اين تحلیل و بررسی يک تحلیل ساختارمند است که با هدف ارائه داده های مورد نیاز برای اتخاذ سیاست و تصمیم گیری به سیاستگذاران و تصمیم گیران انجام می شود. در واقع ارزيابی فناوری های سلامت يک پل ارتباطی است که يک نمونه يا الگوی علمی را به يک نمونه يا الگوی سیاستی مرتبط می سازد و در واقع يک نقش ضروری برای تصمیم گیری و سیاستگذاری در نظام سلامت، درجهت ارائه مراقبت ها و روش های جديد در سلامت به جامعه به عهده دارد. فعالیت های علمی- اجرايی مرتبط با استقرار ارزيابی فناوری سلامت در نظام سلامت از نیمه دوم سال ۱۳۸۶ در جمهوری اسلامی آغاز شد که هدف اولیه آن بستر سازی تصمیم گیری مبتنی بر شواهد درحوزه سلامت بود.